به گزارش روابط عمومی استانداری تهران، علیرضا فخاری استاندار تهران عصر روز یکشنبه با همراهی وحید کیهان مدیر کل حوزه استاندار و مسئول امور ایثارگران استانداری، اصحاب کریمی مدیرکل بنیاد شهید شهر تهران ، فروزانفر مدیر کل ارشاد شهر تهران با جانباز ۸سال دفاع مقدس دیدار و گفتگو کرد.

نشانه های جانبازیش همچون مدال های درخشان در بدنش می درخشد، به سختی نگاهش را به نگاه استاندار می رساند، ظن ها بر این است که خواسته هایش چیست؟ او اما یک جمله می گوید" جانم فدای رهبر".

او  نیمه های جان خود را در جبهه ها جا گذاشته و با نیمه ی جانی که به سختی دست و پا می زند آن را نیز به پای رهبر می فشاند.

این فرشته قریب به ۴۰ سال است که میزبان تنش در روی تخت است و یارای حرکت ندارد اما با روح بزرگش همچنان درس عشق و گذشت و ایثار و مقاومت می دهد.

چگونه می توان مقابل این انسانها تعظیم کرد و ارادت خود را نشان داد، او برای دفاع از کیان و ناموس کشورش، جانش را فدا کرده و همچنان می رزمد.

از چشمان کم سویش میتوان دریچه ای باز کرد به آسمان مقاومت ، ایثار، اعتقاد و آنچه فراتر از نگاه انسان های خاکی است که درک آن نتوان کرد.

دیدن او ، اشکم را جاری و امانم را بریده طاقت توانم طاق شد او تجریه ای دارد که من ندارم ، او به معرفتی رسیده که من نه. اشک راه دیده را خیس کرده و او را در  هاله ای از بزرگی می بینم.

قاصدک های سئوال همچنان در فراسوی ذهنم پر می زنند من چگونه با عملکردم جبران این همه ایثار و گذشت کنم؟

استاندار اما در با با نگاه پر از سکوتش به نگاه این فرشته چمباتمه زده . او می فهمد و با سکوتش در دالان های گذشته پرواز می کند و خاطرات را با هم مرور .

اینجا است که سر تعظیم استاندار بر عظمت سر جانباز فرود می آید و پیشانی کرامت و بزرگیش را می بوسد و این پایان ماجرایی شد که میتوان عنوان " دیدار با فرشته " را بر درگاه بزرگیش درج کرد.

نفوذ نگاهش در ذهنم مانده، شاید روزی خود را فراموش کنم اما این نفوذ نگاه را هرگز.

این فرشته جانباز، ایثار را با درخواست نام نبردن از او، به کمال رساند. خدایا بزرگیش بر من سنگینی می کند او چقدر بزرگ است اما چه اندازه فراموش شده!؟